نتایج جستجو برای عبارت :

در اعماق - ماکسیم گورکی

تالاب ترانک در جزایر مایکرونیزیا
ارواح اسرار آمیز تالاب ترانک همیشه یکی از محبوترین جاذبه های گردشگری میان کاوشگران و غواصان بوده است. بخش زیادی از نیروهای نظامی ‌ارتش ژاپن اکنون در اعماق  آبهای این تالاب خوابیده اند. این هواپیما در سال 1944 سقوط کرد و به عمق آب فرو رفت. وقتی که در اعماق این آبها شنا می‌کنید به اشیاء، لاشه کشتی ها وا جساد به جا ماننده  برخورد می‌کنید. تقریبا به مدت 25 سال هیچکس بدلیل حدودا هزار بمب کشف نشده اجازه غواصی در این
یکی از پیشرفته ترین محصولات کمپانی فوراور آمریکاست.
کار اصلی این محصول آبرسانی به اعماق پوست است.
هنگام استفاده آب به اعماق پوست شما میرسدو از ریشه بازسازی میکند.
پس از استفاده از آن نیاز به شستشوی پوست ندارید
در جوانسازی پوست و از بین بردن چین و چروک خیلی موثر است
مناسب همه ی پوستها به ویژه افراد با پوستهای خشک
خشکی پوست رو کامل از بین میبرد و باعث شادابی میشود
پس از استفاده احساس نرمی و شادابی پوست به شما حس جوانی میبخشد
 
مادر دریا 
موجودی نیمه ماهی نیمه زن که در باور مردم جنوب نگهبان آبهای خلیج فارس و من عروسکش رو بصورت ذهنی و بر اساس قصه ای که خوندم ساختم 
در بعضی افسانه ها اومده که مادر دریا در اعماق آب همواره نوزادی در آغوش داره و از صیادان مروارید که به اعماق آب برای صید میروند میخواد که پیشش بمونن و اگر صیاد محو تماشای مادر دریا بشه نفس کم میاره و میمیره 
و گاهی از صیادان میخواد که برای بچه اش گهواره بیارند
 
زندگی در اعماق امن استاما زیبا نیست .
ماهی‌هایی که در اعماقند صید نمی‌شوند اماطلوع خورشید را نمی بینند .کشتی ها را نمی بیننداسبی را که اکنون پا در دریا گذاشت .آن را هم نخواهند دید .
بله زندگی در اعماق غم انگیز است .#رسول_یونان
زمانهای قدیم وقتی هنوز راه بشر به زمین باز نشده بود فضیلتها و تباهی ها دور هم جمع شده بودند.ذکاوت! گفت : بیایید بازی کنیمٍ ، مثل قایم باشکدیوانگی ! فریاد زد:آره قبوله ، من چشم میزارمچون کسی نمی خواست دنبال دیوانگی بگردد همه قبول کردند.دیوانگی چشم هایش رابست و شروع به شمردن کرد!!یک….. دو…..سه …همه به دنبال جایی بودند تا قایم بشوندنظافت خودش را به شاخ ماه آویزان کرد.خیانت داخل انبوهی از زباله ها مخفی کرد.اصالت به میان ابرها رفت وهوس به مرکززمین
رنگ سال ۲۰۲۰
از سال ۲۰۰۰ به بعد موسسه رنگ پنتون یا پانتون (Pantone) رنگ سال ۲۰۲۰ را انتخاب و اعلام می کند. این شرکت واقع در شهر کارلستات نیو جرسی آمریکا بوده و به طور غیر رسمی این کار را انجام داده که به مرور زمان با توجه به برندسازی قوی که در این زمینه انجام دادند، این طرح را جهانی کرده و حتی بسیاری از بزرگان دنیای مد و فشن نیز مجبور به تابعیت از آن کرد؛ چرا که عموم مردم تمایل به استفاده از آن را دارند.
ادامه مطلب
من با آنها چه تفاوت های دارم، زمانی که به یک شکل می گوییم: دوستت دارم. آنها دوستت دارند می گویند تا تو خوشحال شوی اما من می گویم تا قلبم دیگر در انتظار گفتن نباشد. آنها ادعا خواهند کرد با گفتن: دوستت دارم، هر چیزی برایت فراهم کنند. اما من چنین ادعایی نمی کنم. زمانی که می گویم: دوستت دارم، بگویی: بمیر، خواهد مرد. بگویی: اشک بریز، دریا خواهم شد. معیار آنها را در دوست داشتن تو نمی دانم، نمی دانم روزی تغییر خواهد کرد یا نه. اما معیار من قلب من است. تو ان
سلام...
 
خیلی فکر کردم که برای پست اول چی راجع به خودم بنویسم. مثلا فکر کردم که چطور بگم غمگینم ولی امیدهای کوچیک و بزرگ دارم که مواظبمن. اما راستشو بخواید بیشتر از این، در این لحظه چیزی در سرم جمع نمیشه...میخوام بعدا برم و قسمت درباره ی من رو پر کنم. پس فعلا قلم رو می سپارم به دست های قدرتمند آلبر کامو تا در موردم خیلی کوتاه بهتون بگه...
من متوجه شدم که، در اعماق نفرت درونم، عشقی بی پایان وجود دارد.من متوجه شدم که، در انتهای گریه درونم، لبخندی بی
آلبومی قدیمی ام،
در زیرزمین خانه ای کلنگی
که واحدهایش را پیش فروش کرده اند.
در انتظار دستی جامانده در اعماق
که شاید آجرها نمی گذارند
خاطره ای فروریخته را ورق بزند
 
نجاتم بده!
در من هنوز لبخندی هست
که می تواند چیزی یادت بیاورد…
 
 
از : لیلا کردبچه
”‏من بدون کسی که داستان‌هام رو بخونه مثل یه دونه شن تو بادم.“
این را به کسی گفتم و از اعماق وجودم به آن باور دارم.
من بابت تک تک ثانیه‌هایی که برای خواندن داستان‌هایم صرف شده ممنونم.کاش بدانید با وقتتان جان دختری در این گوشه‌ی خاکستری دنیا را نجات داده‌اید.
تحقیق درباره شنا در اعماق دریاها بدون اکسیژن
↓↓  لینک   دانلود   و   خرید   پایین   توضیحات   ↓↓ فرمت  فایل:  word    (قابل  ویرایش و آماده پرینت) تعداد  صفحات:11     قسمتی   از   متن   فایل   دانلودی : در ژرفای آبی شنا در اعماق دریا ها بدون اکسیژن انسان به یکی دیگر از مرز های توانایی خود حمله می کند پنج دقیقه از آخرین باری که شما نفس کشیده اید می گذرد ....     در تمام این مدت شما ن ...دریافت فایل
”‏من بدون کسی که داستان‌هام رو بخونه مثل یه دونه شن تو بادم.“
این را به کسی گفتم و از اعماق وجودم به آن باور دارم.
من بابت تک تک ثانیه‌هایی که برای خواندن داستان‌هایم صرف شده ممنونم.کاش بدانید با وقتتان جان دختری در این گوشه‌ی خاکستری دنیا را نجات داده‌اید.
آز سنجش خعلی بد شد... حس خعلی بهتری نسبت بهش داشتم! امیدوار تر بودم نسبت بهش:(
(هری استایلز داره میگ: stop you're crying baby it's the sign of the times, we gotta get away from here!)
میترسم. از ته و اعماق وجود م از اینکه چ اتفاقاتی خاهد افتاد میترسم. میخام اتفاقای خوب رام بیفته:(
من که میدانم، تو به ندای قلبم گوش میدهی، تو اعماق خواسته هایم را می بینی، تو به آنچه قلبم میخواهد آگاهی :)
دوستت دارم خدای مهربانم :)
  سلااااااام :) موافقین سه تا از آرزوهاتون رو زیر این پست بنویسید؟ :) اول از خودم
اول:سلامتیمو بدست بیارم
دوم:به وزن دلخواهم برسم
سوم:سال دیگه بتونم رشته دلخواهمو ادامه بدم :)
حالا نوبت شماست :)) 
 
بسم رب..
 
اگر جای مروت نیست با دنیا مدارا کنبه جای دلخوری از تنگ بیرون را تماشا کن
دل از اعماق دریای صدف‌های تهی بردارهمین‌جا در کویر خویش مروارید پیدا کن
چه شوری بهتر از برخورد برق چشم‌ها باهمنگاهش را تماشا کن، اگر فهمید حاشا کن..
من از مرگی سخن گفتم که پیش از مرگ می‌آید..به «آه عشق» کاری برتر از اعجاز عیسی کن
خطر کن! زندگی بی او چه فرقی می‌کند با مرگبه اسم صبر، کم با زندگی امروز و فردا کن..
 
وقتی در اعماق وجودم پرسه می‌زنم و به خودم نگاه می‌کنم ، همیشه متوجه این موضوع می‌شوم که احساساتم بر منطقم غلبه داشته است. و حالا لشکری از منطق در مقابلِ گردانِ احساساتم صف آرایی کرده است. جنگی تمام عیار در وجودم بر پاست. و بازنده منم!
​​​سلام!
اولین مطلب را برای ​​​​​آشنایی می‌نویسم، هرچند از خود هیچ نمی‌دانم و همه‌چیز را هم میدانم!
نوشتن و این حس اشتراک احساسات، از موردعلاقه‌های چندین سالهٔ من است، از روزی که به‌طور شگفت انگیزی دانستم احساسات را می‌شود از قلب به قلم کشید.
کمی خود را می‌شناسم: من اجتماع نقیضین هستم، در آنِ واحد، هم میتوانم رنج بکشم و هم از خوشی فریاد بزنم؛ همزمان که می‌گریم ، کسی در اعماق قلبم به من لبخند می‌زند؛ آن‌گاه که لبریز از احساساتم، آ
نگارِ مهربونم سلام.
امروز که دارم برایت دومین نامۀ‌ام را می‌نویسم در هفت هزارو هشتصد و شصت‌مین روز از زندگی خودم هستم، و حالا روزهایم در کنارِ تو یکی یکی رقم می‌خورند، و این عینِ خوشبختی‌ست.
پارسال همین موقع‌ها و قبل از عیدِ نوروز بود که از تنهایی‌ام و از نبودنت نوشتم. نوشتم: «که مگر می‌شود بی تو در دلِ من بهار شود. مگر می‌شود تو نباشی و سبزه‌ای چِشمک زنان سَر از دلم در بیاورد، و ماهی‌ای شنا کنان در اعماق دلم بخندد؟ باید باشی و بتکانی دل
اندوهی که از اعماق تفکر سرچشمه نگیرد، اندوه نیست، عزای باطل و بی اعتباری به خاطر سرکوب شدن امیال فردی است؛ و انسان متفکری که گهگاه گرفتار اندوه نشود، علیل و ناقص است؛ دور از دریا، دور از توفان، دور از پرواز، دور از "شکفتن روح" است....
اما تفکر، همان گونه که اندوه می آفریند، در دوام مثبت خویش، پلی خواهد ساخت میان جزیره و جماعت، میان فرد و خلق، میان امروز و فردا؛ پلی به سوی شادمانی روح....
اندوهی که از اعماق تفکر سرچشمه نگیرد، اندوه نیست، عزای باطل و بی اعتباری به خاطر سرکوب شدن امیال فردی است؛ و انسان متفکری که گهگاه گرفتار اندوه نشود، علیل و ناقص است؛ دور از دریا، دور از توفان، دور از پرواز، دور از "شکفتن روح" است....
اما تفکر، همان گونه که اندوه می آفریند، در دوام مثبت خویش، پلی خواهد ساخت میان جزیره و جماعت، میان فرد و خلق، میان امروز و فردا؛ پلی به سوی شادمانی روح....
هروقت توی زندگیم پوست اندازی کردم اولین چیزی باهام عوض شد وبلاگم بود حالا نمیخوام پری دریایی نابود کنم فقط میدونم تواین برهه از زندگیم دیگه نمیتونه یه پری دریایی باشم که تو اعماق دریا زندگی میکرد وبلاگ جدید زدم کسی خواست ادرسو میدم بهش لطفا کسی خاموش دنبال نکنه (: مرسی..
حالت تهوع دارم
مسموم نشدم
ویروسی هم نیست
حتما دلیلی دارد ولی الان حدود 4 ساعت از آخرین باری که غذا خوردم میگذره و من هنوز غذا رو تو معده م احساس میکنم
طبیعیه؟ جایی خونده بودم 2 ساعت طول میکشه تا غذا هضم بشه. پس چرا من هنوز بوی غذا رو از اعماق معده م احساس میکنم؟
حتی نوشتن این چیزا باعث میشه دلم بخواد دوباره عوق بزنم
عالی شد
جوهره وجودی -ملت عشق
 
هر انسانی به کتابی مبین می‌ماند در جوهره‌اش؛ منتظر خوانده شدن.
هر کدام از ما در اصل کتابی هستیم که راه می‌رود و نفس می‌کشد. کافی است جوهره‌مان را بشناسیم.
فاحشه باشی یا باکره؛ افتاده باشی یا عاصی، فرقی نمی‌کند؛ آرزوی یافتن خدا در قلب همه ما، در اعماق وجودمان پنهان است.
از لحظه‌ای که به دنیا می‌آییم، گوهر عشق را درونمان حمل می‌کنیم.
 
 
http://nillak.com/?p=12814
قلا بچه ماهی، نوعی ماهی عجیب است که در اعماق اقیانوس زندگی میکند. نر و ماده این ماهی در هم ذوب می شوند؛ نوع نر پس از پیدا کردن ماده ، به آن چسبیده و بدنش را به اشتراک میگذارد؛ تا جایی که چشم ها و اندام های داخلی اش از بین رفته و دو ماهی یک جریان خون مشترک پیدا می کنند!
کدام حیوان پنج چشم دارد از سایت ایندکس وار دریافت کنید.
ویدئو پنج چشم شگفت‌انگیز در دنیای جانوران
محققان گونه عجیبی از یک کرم را سر اعماق دریا کشف کرده‌اند که لا از سر برخوردار است و لا از. چشمان حیوانات ویژه به شخصی مانند جغد گربه تمساح و جاندارانی از این دست مشاهده این موجود یک طبقه کریستال اثر ‌دهنده مانند آیینه وجود دارد که.
ادامه مطلب
بحمدالله،‌ در کشور ما و در بسیاری از جوامع شرقی، بخصوص جوامع اسلامی، هنوز کمربند خانواده محفوظ است. آن پیوند خانوادگی، بحمدالله هست. آن صمیمیت و صفا و محبت هست. زن دلش برای مرد خود می‌طپد،‌ یکدیگر را از اعماق دل دوست دارند و زندگی صمیمی دارند. در جاهای دیگر این چیزها خیلی کم است. در کشورهای ما بخصوص در ایران، این زیاد است. این را تأمین کنید.۱۳۷۶/۴/۳۱
 
در اعماق چمنزار، زیر درختِ بید
رختخوابی از چمن، بالشی لطیف و سبز
سرت را بگذار و چشمان خواب آلودت را ببند
وقتی دوباره چشمانت باز شدند، خورشید طلوع خواهد کرد
اینجا امن است، اینجا گرم است
اینجا گل های آفتابگردان محافظ تو خواهند بود
اینجا رویاها شیرینند و فردا آن ها را به واقعیت تبدیل می کند
اینجا جاییست که من تو را دوست دارم
«مسابقات عطش»
همنفس طبیعت
غریبانه جلو می آیم
کودکانه با کلمات بازی می کنم. 
و محرمانه دست های سبز قنوت را 
نورباران می کنم.‌
****
چیزی به فردا نمانده است.
روشنایی دشت را می بینم.
ازدحام کوچه گوش هایم را کَر کرده است. 
به ساحلِ دریا پناه می برم
تا که در آرامش آبی اش بیارامم.
****
صدای گوش ماهی اسیری
در خروش امواج
بی هدف پیچیده می شود. 
آرامشِ قلبِ غریبِ من 
در آن گم می شود.
****
به دشت پناه می برم. 
و دلم را در میانِ پَرَندهای سبز
شستشو می دهم.
تنم از اعماق می لرزد.
احس
از اعماق قلبم به این موضوع علاقه دارم. باید هرجوری که شده بشه. احساس می‌کنم چندین نفر در بدنم زندگی می‌کنن. همه داریم خراب می‌کنیم یا نه؟
 
من واقعاً بهش نیاز دارم. چرا برای خودم مشکل تراشی می‌کنم!؟ درستش کن احمق!
 
تلگرام و توییتر و اینستاگرام حالمو بهم میزنن. آدم غریبی هستم. هیچ جا نمی‌تونم بمونم. ای کاش که همه مسائل حل بشه. 
 
حتی اگر کل دل‌بستگی‌هام و علایقم نابود و کور بشن من نباید کم‌بیارم. شبیه گلادیاتور  داخل یک میدون جنگ باید با هوش
خوانند. عزبز  در ابن روایت دقت وتامل بیشتری  نما وان را با عالیترین سخنانی که از نوابغ دانشمندان بشر شنبده ای بشر شنیدیی مقایسه کن   ایا تا کنون هیچ روانشناس و حکیم و دانشمند اخلاقی را دیده ایکه حالات  روحی بشررا اینگونه تجزیه و تحلیل کند ودر اعماق روح بشر غوطه ور شود وتحقیق و کنجکاوی عمیق دقایق وربزه کاری های حالات نعسانی انسان را تشریح. نماید علما اخلاق بشر پس از قرنها مطالعه و تحقیق باین نتیجه رسیده اند که فضایل کمالات نفسانی انسان چهار
دوست ندارم آدمی ازم زخم داشته باشه 
دوست ندارم عمدی باعث ایجاد زخم شده باشم 
گرچه هیچ وقت برای بقیه مهم نبوده (نبودم) اما برای من مهمه 
شایدم کلا زیادی جدی گرفتم آدما رو ... روابطو
ولی فکر نکنم 
یه چیزایی واقعیت داره 
اما می دونید چیه؟ 
توانایی های ما خیلی خیلی محدوده 
خدای من کاش جای من بودید و می دونستید چه قدر اینو از اعماق وجودم میگم 
 
خدایا می دونی چی میخوام
دلم میخواد گم بشم 
از این گم های گور به گور
می دونی مطمئنم ایمان دارم کسی دنبالم
نه سری هست و نه صدایی ! 
انگار در اینجا  خاک مرده پاشیدند . نه کسی می آید و نه کسی می رود . نکند سال ها از مراسم ترحیم من گذشته و من بی خبرم.  شاید اصلا زندگی نکرده ام . ریه هایم رنگ هوا را له خود دیده اند ؟ چشم هایم غیر از چهار دیواری تنهایی چیز دیگری دیده است؟ 
شاید من در اعماق زمینم در اوج آسمان به دنبال خود می گردم ؟ 

پ.ن: 
برم دکتر حالم خیلی بد شده . این وقت روز که زمان هذیان گفتن نیست . 
تب دارم.  چشمام سیاهی میره . نکنه باید دخیل ببندم ؟ اصلا به ک
یک نقطه ای دقیقا هست که شروع میشود به سفید شدن. به شکستن. و به طرز چشمگیری همه تو را می بینند و می گویند حیف. و تو نمی توانی بدون بغض توضیح دهی که این سان شکستن از پس رنج هزاره هاست! نمی توانی بگویی بیست سال گذشته چگونه گذشت. نمی توانی بنویسی که گرچه دستت خالی است، ولی تنت چه سان خسته ست. مثل آن ها که سال ها تنها در معدنی دورافتاده ای در اعماق، زمین را می درند، در انزوا. و مطلقا به هیچ نمی رسند. با روی سیاه و موی سپید باز میگردند انگار. چند روز پیش به
دنیا می گذرد . حتی درختانی که ریشه هایشان در اعماق زمین جا خوش کرده اند ، از این جاده می گذرند . من و تو هم یک روز غریبانه از اینجا می گذریم .
چرا ایستاده ای ؟ اگر دل به راه ندهی و قدم در جاده نگذاری همیشه ساکن خواهی ماند . سنگین از گرد وغباری کهنه .
اگر قرار باشد که بی هیچ حرکتی بایستی تا نسیم و باد و طوفان تنت را بیهوده صیقل بدهند ، با یک برگ سفید چه فرقی دارید ؟ برگی که در ان شعری عاشقانه نوشته نشده باشد . همان بهتر که در شعله های پاییز بسوزد .


ادام
 
جزیره کیش با داشتن بکرترین و غنی ترین ریفهای مرجانی و همچنین آب های زلال و شفاف یک مکان بسیار عالی برای غواصی و دیدن شگفتی های زیر آب است. اگر قصد سفر به کیش را دارید پیشنهاد می کنیم به هیچ وجه این تجربه منحصر به فرد و به یادماندنی چشم نپوشید و از سفر به اعماق آب ها لذت ببرید ، به خصوص که غواصی در کیش توانایی خاصی لازم ندارد و هر فرد با گذراندن یک جلسه آموزشی حدود بیست دقیقه می تواند راهی اعماق دریا شود،هم چنین سایتهای کم عمق این جزیره برای غو
جزیره کیش با داشتن بکرترین و غنی ترین ریفهای مرجانی و همچنین آب های زلال و شفاف یک مکان بسیار عالی برای غواصی و دیدن شگفتی های زیر آب است. اگر قصد سفر به کیش را دارید پیشنهاد می کنیم به هیچ وجه این تجربه منحصر به فرد و به یادماندنی چشم نپوشید و از سفر به اعماق آب ها لذت ببرید ، به خصوص که غواصی در کیش توانایی خاصی لازم ندارد و هر فرد با گذراندن یک جلسه آموزشی حدود بیست دقیقه می تواند راهی اعماق دریا شود،هم چنین سایتهای کم عمق این جزیره برای غواص
 
شادمانی شما غمی است که نقاب از چهره خود برداشته باشند.
و همان چاهی که از عمقش صدای خنده های شما به آسمان می رود،
اغلب با اشک های شما پر گشته است.
مگر نه اینست؟
هر چه غم بیشتر به اعماق وجود شما دست بیاندازد، می توانید شادمانی بیشتری را در وجودتان جمع کنید.
تو پست های قبل درمورد کتاب "نغمه های زندگی" براتون حرف زدم.☕────♡────
نام کتاب: نغمه های زندگی✒نام نویسنده: جبران خلیل جبران
 
هیچکس صدایت را نمی شنود .
گوش ها کر شده اند .
چشم ها شیشه ای .
آدم ها مثل مامور اعدام نگاه ات میکنند . 
مثل قاضی به حرف هایت گوش میکنند .
و مثل دادستان خوبی هایت را نادیده میگیرند .

فریاد در گلوی تو بغضی را ماند که فرهاد به هنگام کندن بیستون بر دوش تیشه نهاد ولی هیچکس نشنیدش .
روح وحشی
+آیا کسی هست که صدای مرا بشنود ؟!
هل من ناصر ینصرنی ؟!
ندا آمد که هر چه دلت میخواهد فریاد بزن . نه کسی میشنود و نه یاری دهنده ای هست !
ابلهانه است اگر غیر از این فکر کنی و
تمام شده ام،بدون هیچ شوق آغازی. دورانی بود که به بریده ها و دوخته های دیگران تن می دادم چون مخالفت با آن را مصداق آزرده شدنشان میدانستم و پشیمانی در مقابل عذاب وجدان برایم ارجحیت داشت،غافل از اینکه تمامی این قضایا رسیدن تاریخ انقضای روحم را تسریع می بخشید،اکنون کوچک ترین نسیم مخالفی مرا از لبه ی تیغ تحمل به اعماق سیاهچاله ی غم و خشمی که از فرط ناتوانی در بروز دادن یا تخلیه ی آن به غمی مضاعف تغیر شکل میدهد و روانم را فرسوده تر میکند فرو می برد.
تصمیم گرفتم که فراموشت کنم...اما نه کامل...نه برای همیشه...فراموش نکن که تو در اعماق قلب من فرمانروایی میکنی...
خود را به دست سرنوشت خواهم سپرد،زیرا اگر سرنوشت بخواهد مطمئنا روزی در جایی همدیگر را ملاقات خواهیم کرد و من برای رسیدن این روز هر ثانیه انتظار میکشم‌ ،هر ثانیه....
آگاهی مثل خاک و ریشه برای گیاه است درد است ولی این درد باعث رشد گیاه میشود دردی که از گذشته با ماست که پای ما را روی زمین قرار میدهد واصل و شاکله ماست تا نباشد گیاهی نیست وقتی ریشه در خاک باشد هر چه عمیقتر و در اعماق زمین باشد شاخ وبرگها ی افکار ما به آسمان آزادانه تر میروند و میوه میدهند آگاهی فشاری است که درسهای آن ما رو در حال وآینده هدایت می کند آگاهی فرهنگ است وابتدایی ترین چیز است نه فقط فرهنگ خودمان بلکه فرهنگهای دیگر و درس گرفتن از آنها.
سلام
من خیلی تلاش کردم،
صادقانه صحبت کردم،
از اعماق وجودم صحبت کردم،
غرورم را زیر پا گذاشتم،
خواهش کردم،
از نیازهای طبیعیم که خدا در درونم قرار داده صحبت کردم،
نیاز به دوست داشتن،
نیاز به دوست داشته شدن،
و...
ولی...
خصوصی ترین مساله زندگیم را گفتم،
ولی...
خب دیگه...
ولی من هنوز هم امیدوارم.
من به معجزه های خدا باور دارم.
من به غافلگیر شدن توسط خدا ایمان دارم.
من میدونم که خدا بهترین فرصت ها و بهترین راه ها را سر راهم قرار خواهد داد.
باز هم صبر میک
​​​سلام!
اولین مطلب را برای ​​​​​آشنایی می‌نویسم، هرچند از خود هیچ نمی‌دانم و همه‌چیز را هم میدانم!
نوشتن و این حس اشتراک احساسات، از موردعلاقه‌های چندین سالهٔ من است، از روزی که به‌طور شگفت انگیزی دانستم احساسات را می‌شود از قلب به قلم کشید.
کمی خود را می‌شناسم: من اجتماع نقیضین هستم، در آنِ واحد، هم میتوانم رنج بکشم و هم از خوشی فریاد بزنم؛ همزمان که می‌گریم ، کسی در اعماق قلبم به من لبخند می‌زند؛ آن‌گاه که لبریز از احساساتم، آ
هیس، آن جمله را بر زبانت نیاورهمان جمله ی ....... ( دوست دارم تو را)مبادا کسیبفهمد که تو ....... ( دوست داری مرا)همان جمله که مثل زهربه اعماق قلبم فرو می رودهمان جمله که مثل یک تیر تیزتمام دل خسته را می درد.نگو دوست...... ( داری مرا)وای! یادم نبودکه باید جلوی خودم را بگیرمنگویم تو را دوست..... ( می دارمت)نباید برایت بمیرم!نباید بگویی که من را تو دوست... (داری)نباید بگویم تو را دوست ... ( دارم)نباید بفهمد کسی قصه ها رانباید تو را بی تو تنها گذارم
 
متاسفانه در جامعه ما درجه بندی افراد کاملا معمول و مقبول شده است. اصطلاحاتی مانند ژن خوب و آقا زاده و ... نیز درست است که شبیه شوخی شده است و مردم بعنوان شوخی به آن نگاه می کنند ولی در اعماق وجود همه افراد نوعی حس انزجار را همراه دارد.
اینکه در یک جامعه افرادی به دلایلی غیر از شایسته سالاری درجه بندی شوند باعث انواع و اقسام ناهنجاری ها می شود. روحیه کار عملا با این سبک کشته می شود و روحیه تملق و چاپلوسی به حد اعلا می رسد.
 
کاش شایسته سالاری به مع
بسم الله
 
اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ
خدا اراده کرد و آغاز کرد، خدا قلم را اختیار کرد و آغاز کرد، قلم این شگفت آفریده خداوند که اسرار نهان را به جهان می آورد. گاهی می بایست دوباره آغاز کرد و به خیال تقلید قلم اختیار کرد تا آنگونه رقم زد که او می خواهد.
قلم زدن را دوست دارم، هر چند چون نوجوانی مبتدی با نگاشته های ناموزون و عجیب و پر غلط، اصلا اینکار را خدا به ما آموخته تا گاهی که از خودی خود بیگانه می شویم آینه خودش را از آن اعماق وجو
فیلم را یک سال پیش دیدم، ولی اخیرا مجموعه‌ای از اتفاقات کوچک باعث شد دوباره یادش بیفتم. یادم هست فضای وهم‌گونهٔ فیلم و سرگشتگی شخصیت اصلی را دوست داشتم. اما این مجموعهٔ اتفاقات کوچک باعث شدند این بار ایدهٔ اصلی مرکزی‌ فیلم برایم جذاب شود: «مرگ در اوج زیبایی برای حفظ آن زیبایی».
بعضی احساسات در اوج زیبایی جوان‌مرگ می‌شوند و شاید زیبایی‌شان را مدیون همین مرگ ناگهانی باشند، عمق‌شان را هم...
 
قشنگ ترین آدم‌هایی که می‌شناسیم کسانی هستند که شکست، رنج، مبارزه، و خسران را شناخته‌ و راه خود را از اعماق بازیافته‌اند.این افراد قدردان زندگی‌اند و نسبت به آن حساسیت و درکی دارند که آنها را از همدردی، مهربانی، و نوعی توجه دوست داشتنی و عمیق سرشار می‌کند.آدم های قشنگ اتفاقی به وجود نمی‌آیند...
الیزابت_کوبلر_راس
من انقدر دل تنگ آذربایجان و شهرم هستم که با شنیدن هر آهنگ آذری یا ترکی دلم پر میکشه واسه فامیل و دوستام واسه شهرم واسه عروسی ها واسه اون لحظه های خوب.
من 10 سال اونجا زندگی کردم و 14 سال اینجا با این حال دلم واسش پر میکشه.
من همه روزای خوبمو اونجا جا گذاشتم.
شهری که خاکش طلاست.
قطعا اگه منو ولم کنن سر از شهر های ترک زبان درمیارم و دیگه فارسی مارسی یوخدی در اعماق وجودم من یک نژادپرستم!
خیلی وقتها به این فکر می کنم که چه انتظاری از دنیا دارم؟ دنبال چی هستم؟ کجا را می خوام بگیرم؟
وقتی خیلی سطحی فکر می کنم آرزوها و خیالات بزرگی دارم ولی وقتی عمیقتر نگاه می کنم می بینم دنبال یک چیز بیشتر نیستم و تمام تلاشم صرفا در این راستاست.
شادی
 
اما معنی این شادی چیه؟ آنچه که در اعماق وجودم حس کرده ام احساس رضایت از لحظه ها است. مثلا وقتی در حال عبور از خیابان هستم با برداشتن یک تکه آشغال از روی زمین احساس رضایت می کنم. وقتی با یک کودک با مهرب
 آتلانتیس یه شهر زیر دریایی افسانه ایه ولی امکانش هست که حتی واقعی بوده باشه! کسایی که به آتلانتیس اعتقاد دارن میگن که اون دقیقا توی مثلث برمودا قرار داره.
 یک بار در دهه ۷۰ میلادی، یک مرد که نزدیک جزایر باهاما در حال غواصی بود گفته بود که چندین هرم شبیه هم توی اعماق اقیانوس اطلس پیدا کرده.  علاوه بر این، دقیقا توی همون منطقه، یه سری صخره های سنگی پیدا شد که کاملا شبیه هم بودند و شکل و شمایل برج داشتند (که بعدا به bimini Road معروف شد). تئوریسین ها ب
حباب‌ماهی نام یک گونه از تیره ماهیان کله‌گنده است. این ماهی ساکن آبهای عمیق در حوالی سواحل سرزمین اصلی استرالیا، تاسمانی و همچنین نیوزیلند می‌باشد. بدن این ماهی بر خلاف اغلب ماهی‌ ها دارای کیسه شنا برای شناور ماندن در آب نیست ولی در عوض بدنش چگالی کمتری از آب دارد و همین ویژگی به او کمک می‌کند تا بدون تلاش خاصی در نزدیکی بستر دریا شناور بماند و مانند بسیاری از شکارچیان هم روش خود بی‌حرکت منتظر می‌ماند تا طعمه یا چیز قابل خوردنی به او نزد
از جمله امدادهای الهی آن است که آنچه در باطن مردم می گذشت و در اعماق دل هاشان پنهان داشتند و آنچه را که در آینده اتفاق می افتاد از همه آنها آگاه می فرمود، خدای تعالی این عنایت را به ائمة هدی علیهم السلام از جمله به امام بزرگوار ابو محمد علیه السلام فرموده بود...
خدای تعالی پیامبران و اوصیای ایشان  را با معجزاتی که دیگر افراد بشر از آوردن نظیر آنها عاجزند، یاری کرده است تا گواه راستین بر درستی خیر و هدایتی باشد که از طرف خدا برای مردم آورده اند،
چوب و
استخوان و روزنامه های قدیمی؛ هیچ کس فکرش را نمیکند که این سه میتوانند کارهایی
با شما بکنند که مردمانی به بیجانی گوشت لخت و ارواحی به سیاهی خاکستر زیر سیگار
در فضای جامعه ی امروز که مثل سنگ پای قزوین هر لحظه لایه ای از روحت را برمیدارد
از اعماق وجودتان شادی را احساس بکنید. من اما رازش را میدانم و میخواهم آن را
برای شما تعریف کنم. راز بزرگ هنر شاد کردن.
ادامه مطلب
در مراسم سی امین سالگرد رحلت امام خمینی(ره):در این سی سال، تلاشها و شیطنتهای زیادی صورت گرفته برای اینکه یاد و نام امام کمرنگ شود و اصول امام، فکر امام و راه امام در اداره کلان جمهوری اسلامی ایران نادیده گرفته شود. لکن واقعیت این است که جاذبه امام نه فقط کاسته نشده بلکه حتی امتداد بیشتری هم پیدا کرده است.عامل نفوذ امام بزرگوار ما باعث میشود که امسال درحالیکه خبر خباثت آمریکا و خیانت بعضی سران عرب را میشنوید، مسئله قدس در بیش از 100کشور مطرح بش
احساسی به درونم چنگ می زند که بوی مرگ می دهد.
بوی تلخیِ رفتن و حلاوتِ تنهایی.
بوی تسلیم رضایتی ننگ آور. بوی حماقتی تمام نشدنی.
درست شبیه مار پینتون چمباتمه زنی به قفسه ی سینه و
ستون فقراتم می پیچد و مرا به خفقان می رساند.
وقتی که ‌خورشید از مشرق طلوع می کند و بالا می آید
و بعد در افق فرو می رود و شب را می سازد.
وقتی که زمین می چرخد و مقابلِ خورشید خیمه می زند
و روز آغاز می شود.
روح من نیز در نوسان اجباری زمین می چرخد
و می لولد و این احساس را در اعماق
غواصی در اعماق خلیج فارسغواصی و دیدن شگفتی‌ های خلقت در پایین آب گذشته از اینکه نوعی ورزش باشد تجربه منحصر به فرد به شخصی است که بضاعت خاصی ضروری ندارد و هر شخص با گذراندن یک نشست آموزشی که حدود بیست دقیقه زمان میبرد میتواند راهی اعماق دریا شود .اگرچه که در بعضی از استخر‌ها و مرکزها تفریحی غواصی در محیط استخر موجود هست البته تجربه این ورزش در آب شور دریا درحال حاضر و هوای مختص خودش را دارااست .هزینه غواصی در جزیره کیش
‏‌
وطن‌شان نیسـت
بلکه ابتدا باید خود را نجات دهند
زیرا بیشتر آنها در اعماق نـاآگـاهی
توهم دانایی دارند !
#وینستون_چرچیل
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✦ @Parsa_Night_narrator ✦
#کانال_آوای_شبانه_پارسا
#اخبار_روز_ایران_و_جهان
-tumblrhttps://avayeshabane.tumblr.com
آخرین خبرها و اتفاقات روز در وب سایت:
websitehttp://aparssa.wordpress.com
منبع خبری کانال:
#BBC_News
مشاهده مطلب در کانال
آیه ای از قرآن کریم که اگر قساوت قلب به منتهی درجه ی خودش نرسیده باشد ملحدین را به سجده وا میدارد.
 بارهای بار شاهد این بوده ایم که خداناباوران وقتی با اشاره ای علمی در قرآن مواجه می شوند می گویند حضرت محمد این آیه را از دانشمندان پیش از خود کپی کرده است و با این حرف ها از پذیرش الهی بودن قرآن سرباز می زنند . اما اگر اشاره علمی ای را در آیه ای به آنها نشان دهیم که هیچ کس قبل از قرآن تا آن زمان در آن رابطه سخنی نگفته باشد به نظر می رسد هیچ بهانه ای ب
چیزی که من رو از اعماق وجودم به وجد می‌آره، اینه که صبح، کله‌ی سحر پاشم، تلگرامم رو باز کنم و ببینم یه هم‌مدرسه‌ای‌ای که خیلی هم صمیمی نبودیم و الان زیست می‌خونه، به من پی‌ام داده و از من پرسیده که آیا می‌دونم که چه‌طور اعداد گویا رو می‌شه با اعداد طبیعی شمرد. خب واقعا، فارغ از علاقه‌ی خودم، از این ذوق کردم که دختر زیست‌خوانمان، سوالات این شکلی داره، و فراتر از اون، دنبال سوالاتش می‌ره تا جوابشون رو بگیره. البته، ممکنه این سوال مثلا
چرا خیال می‌کنی همه مردم باید صد سال تنهایی را خوانده باشند؟ پدر من صد سال تنهایی را زیسته است و ما به ادبیات مردمی تری نیاز داریم، ادبیاتی که بشود آن را به قهوه‌خانه برد، ادبیاتی که بشود آن را توی خشاب گذاشت، ادبیاتی که عین عینک دودی باعث تخدیر چشم‌ها نشود، ادبیاتی که در غیبت مذهب هم دلشوره ابدیت را درما زنده نگه دارد، ادبیاتی که قناری قفسه‌ها نباشد، ادبیاتی که ما را به خاور دورِ خورشید ببرد، ادبیاتی که ما را به اعماق مینیاتورها پرتاب کن
خیلی دلم می‌خواست بیایم و از احوالات باغ مادر بزرگه بنویسم، از خانه جدیدی که دلم می‌خواست با یار نیامده بخرم، از اتفاقات مدرسه، از برگشتن غمی، از حال خوبی که با فقط یک "سلام، کجایی"تان در اعماق قلبم ایجاد می‌کردید. حتی می‌خواستم از گوسفندهایی که باغ مادربزرگه ییلاق امسالشان است رونمایی کنم و برایتان عکس‌های فول اچ‌دی بگذارم تا قابلیت والپیپر شدن داشته باشند و شما هی ببینیدشان و من هی ذوق کنم که می‌توانم خاطره‌ای چند ثانیه‌ای روی دسکت
امروز هر چقدر بخندی و هر چقدر عاشق باشیاز محبت دنیا کم نمیشه پس بخند و عاشق باش…امروز هر چقدر دلها را شاد کنی، کسی به تو خرده نمی‌گیره پس شادی بخش باش…امروز هر چقدر نفس بکشی، جهان با مشکل کمبود اکسیژن رو به رو نمیشه.پس از اعماق وجودت نفس بکش…امروز هر چقدر آرزو کنی، چشمه‌ی آرزوهات خشک نمیشه پس آرزو کن…امروز هر چقدر خدا را صدا کنی خدا خسته نمیشهپس صدایش کن…او منتظر توستمنتظر آرزوهایت،خنده‌هایت،گریه‌هایتستاره شمردن‌هایت…و…عاشق بودن
سلام رفیقمدت هاست که برایت ننوشته ام از یادت غافل شده ام نه تنها تو بلکه از یاد تمام دوستان شهادت غافل شده ام دوستان شهیدی که حالا دوستان من هم هستند. ولی دنیای پر فریب و نیرنگی که شیفته آن شده ام شما را از من جدا کرد و من حتی از خود نیز غافل شده ام  دریای مواج زندگی مرا به اعماق خود برده است روزگار غریبی است.........  حتی همرزمانت تو و دوستان شهید را فراموش کرده‌اند. حتی بچه مذهبی های هی بماند!!!!!!!!   این روزها اگر از شما صحبت کنیم ما را متهم به مرد
هیومن پارک تهران، سفری علمی و اسرار آمیز به اعماق بدن انسان را فراهم می آورد. بدن انسان دارای شگفتی های زیادی است که در هیومن پارک تهران تلاش شده است آن را بزرگتر از اندازه های واقعی و با جزئیاتی همچون رنگ، ظاهر، ابعاد اعضای بدن به نسبت یکدیگر و …  با هدف شناساندن بدنی که حیات ما را فراهم می آورد، ساخته شود. هیومن پارک جدیدترین و پیشرفته ترین پارک موضوعی ایران است و بزرگترین و کامل ترین پارک بدن انسان در آسیا نیز می باشد.
ادامه مطلب
با صدای شب هم سان فریاد تنهایی من، در روزگاری که لمس کردن دستهایت جز آرزویی پیش نبود. در شب نشسته ام و به عکست خیره شده ام تا در اعماق چشمهایت آرامش را در آغوش بگیرم، تا در لبخندت زندگی را توصیف کنم. با اینکه آغوشت جز حسرتی چیزی پیش نیست اما با خیال طعم آن غروب خورشید را گذراندم. در این شهر که مردمانش از رفتن می ترسند و مانده اند تا پروردگارشان خوشبختی را بر دوش بگیرد و در خانه هاشان را بکوبد، مرا صدا بزن، تا چشمهایم را ببندم و رهسپار صدایت شوم ب
منم مثل همه جنیفر لوپز عزیز رو با آهنگ های آپلیفتینگ و پارتی طورش میشناختم، تا اینکه با آهنگ Let it be me از ایشون آشنا شدم! دیشب که برای اولین بار با دقت  گوشش دادم از شدت عشق و احساسی که از متن و صداش می بارید دگرگون شدم :)) 
اگه یه زمانی از اعماق دهلیزها و بطن های قلبم عاشق یه نفر بشم،  شاید این اولین آهنگی باشه که بخاطرش بارها و بارها گوش کنم 3> 
 
 if right comes and you choose left &
I'll be the first to forgive
If heaven is a beautiful place 
but those gates don't have enough space 
and they lock you out, spare y
کتاب بی نوشته
 
 
 
 
 
 
 
کتاب بی نوشته کتاب بی نوشته کتابی است با مضمون اجتماعی ،کتاب است که هیچ نوشته و نویسنده ای ندارد اما دریایی از تفکر در اعماق آن نهفته است کتابی که ذهن و قلب انسان را از وابستگی بی چون و چرا به تکنولوژی و فناوری باز می دارد این کتاب حاوی تعدای عکس و کاریکاتور در 39 صفحه pdf با مفهوم وابستگی  انسان به تکنولوژی است و خواندن آن انسان را بیدار می کند. ...
دریافت فایل
کتاب بی نوشته
 
 
 
 
 
 
 
کتاب بی نوشته کتاب بی نوشته کتابی است با مضمون اجتماعی ،کتاب است که هیچ نوشته و نویسنده ای ندارد اما دریایی از تفکر در اعماق آن نهفته است کتابی که ذهن و قلب انسان را از وابستگی بی چون و چرا به تکنولوژی و فناوری باز می دارد این کتاب حاوی تعدای عکس و کاریکاتور در 39 صفحه pdf با مفهوم وابستگی  انسان به تکنولوژی است و خواندن آن انسان را بیدار می کند. ...
دریافت فایل
1- چندتا کتاب بنویسم که از اعماق وجودم عاشقشون باشم و چندتا نمایش نامه شاید...2- یه روزی بالاخره بتونم برم ویولن یاد بگیرم و بنوازم
3- رشته ی ادبیات نمایشی رو بتونم بخونم
4- با دوستای مجازیم، واقعی بشیم و با هم بریم اینور و اون ور
5- یه تئاتر خوب ببینم
6- یه روز بتونم یه سریا رو هک کنم
7- یه اسب داشته باشم
8- یه کافه کتاب بزنم با میز و صندلیای چوبی
9- همه ی کتابایی که می خوامو بخونم
10- آخریشم اینه که به آرامش و حس خوب برسم:)
+ دعوت می کنم از ریحون، یاسمن مجید
بسم الله
 
جامعه پویا و سالم که مشعل توسعه فکری و فرهنگی را در دست دارد و در تباهی ها و مفاسد کنونی که چون مرداب های متعفّن جهان را فرا گرفته، انسان های تشنه حق را به سرچشمه معنویت و معرفت توجّه می دهد، در صورتی می تواند در این راه موفق شود که در جهت بهبود وضع فکری و روحی جوانان اهتمام ورزد.
بی تردید بزرگ ترین و مۆثرترین عاملی که جوانان را به سوی معارف ناب الهی سوق می دهد و عزّت و عظمت آنان را میسر می سازد و روح ایمان و فداکاری را در اعماق وجودشا
خستگی رو از اعماق وجودم حس می‌کنم. هم‌چنین درماندگی.
صدای نوحه و طبل از پنجره‌ی نیمه‌باز می‌یاد؛ آهنگ false god تیلور سوییفت از گوشیم پلی می‌شه و اشک‌هام رو گونه‌م خشک شدن.
امروز نتایج ارشد اومد! بد برای او و غصه‌هامون. نتونستم حتی دلداری‌ش بدم. البته که هیچ‌وقت تو این کار موفق نبودم.
بد برای من و غصه‌هام از وقت نکردن برای کنکور خوندن‌. از استرسی که برای قبول نشدن تو تهران گرفتم.
خستگیم از کارهای تمام‌نشدنی خونه، تمیزکاری، غذا پختن، ظرف ش
امروز در پاکت می نویسم:
میخواهم به اتفاقات خوبِ نیفتاده، اعتماد کنم؛
به رسیدن ها، گرفتن ها، به دل ها ...
دست یار و لبخندش، آرامش و ثبات دلش، دلم ...
و ایمان داشته باشم که یکی از همین روزها، 
این اتفاقات، خواهند افتاد ...
درست لا به لای دغدغه هایی که از 
سرو کولِ روزمرگی هایم بالا می روند،
در دل نگرانی هایی که حوالیِ باورهای من، 
جا خوش کرده اند ...
و در اعماقِ خستگی های مفرط و تکراری ام ...
درست در اعماق خستگی های مفرط و تکراری ام ...
اتفاقات خوب، خواهن
امروز در پاکت می نویسم:
میخواهم به اتفاقات خوبِ نیفتاده، اعتماد کنم؛
به رسیدن ها، گرفتن ها، به دل ها ...
دست یار و لبخندش، آرامش و ثبات دلش، دلم ...
و ایمان داشته باشم که یکی از همین روزها، 
این اتفاقات، خواهند افتاد ...
درست لا به لای دغدغه هایی که از 
سرو کولِ روزمرگی هایم بالا می روند،
در دل نگرانی هایی که حوالیِ باورهای من، 
جا خوش کرده اند ...
و در اعماقِ خستگی های مفرط و تکراری ام ...
درست در اعماق خستگی های مفرط و تکراری ام ...
اتفاقات خوب، خواهن
 
 
ماه صفر باشد و
پنجشنبه باشد و
دوستانمان همه مشغول چمدان اربعین بستن و
ما روی تخت روبروی پنجره خوابگاه بنشینیم و پوستر بزنیم برای اینجا و
ساعت شماری کنیم که شب بشود تا برویم و رزق تولدمان را بگیریم از حرف های آن آخوندِ نترس!
باشد که رستگار شویم...
و نترس!
(هرجا باران رحمتی باریدن گرفته روی سر خوبان؛ما پررو پررو و دوان دوان میرویم آن دور و بر ها تا شاید از لطف خدا رطوبتی هم از آن باران بر سر ما بنشیند و بماند...بس که کویریم...هر چه باران می بارد..ن
دنیای این روزهای زندگی ام، دنیای عجیبی ست پر از کش مکش های بیهوده ،پر کابوس های بی معنا و پر از تنهایی . خبری از آرامش نیست.  
خودم را دلداری می دهم و می گویم هر لحظه از زندگی یک تجربه است . تلخ و شیرینی این تجربه ها به نتیجه آنها بستگی دارد و بعد از آن  یک نفس عمیق می کشم و دوباره به خودم می گویم عشق هم یک تجربه است . تجربه عاشقی  جز بزرگتربن تجربه های زندگی هر  انسان ست . تجربه ای که در نهایت زیبایی می تواند یکی از  تلخ ترین حادثه ها باشد . باز هم ی
"ای امام
به عنوان کسی که شاید کربلای حسینی را در کربلای خرمشهر دیده ام سخنی با تو دارم که از اعماق جانم و از پرپر شدن جوانان خرمشهری برمی خیزد و آن، این است؛ از روزی که جنگ آغاز شد تا لحظه ای که خرمشهر سقوط کرد من یک ماه بطور مداوم کربلا را می دیدم هر روز که حمله ی دشمن بر برادران سخت می شد و فریاد آنها بی سیم را از کار می انداخت و هیچ راه نجاتی نبود به اتاق می رفتم، گریه را آغاز می کردم و فریاد می زدم ای رب العالمین بر ما مپسند ذلت و خواری را"
فاتحه
یکی از اولین کتاب هایی که خوندم کتابی بود با نام (بوف کور)از نویسنده ای با نام صادق هدایت
الانم یادمه تک تک کلمات و فضا سازی ها که چگونه برایم ساخته میشدند و مرا به اعماق سطر به سطر خویش میکشید واقعا تجربه نابی بود و باید خودتون تجربه کنید تا ...........
اگه بخوام در مورد کتاب بگم جزو اون کتاب هایی هست که دفه اول چیزی نمیفهمی یا شایدم بهتره اینجوری بگم دفه دوم بهتر و کامل میفمی که قضیه چیه .......
و اینکه به شخصه خودم این کتاب رو گروه های سنی پایین توصی
دیگه عادت کردم به اون خانومه که پشت خط جای تو جواب میده.
حداقل حرف میزنه باهام،
رک و راست مشکلشو می گه!
تفره نمی ره!
عشوه نمیاد!
صاف و پوست کنده اصل مطلب رو میذاره توو کاسم.
تازه حرفشم یکیه! همیشه ...
تا صب هم که بگیرمت بازم نه نمیاره واسم. با حوصله حرفاشو تکرار می کنه اینجوری منم به غم عجیبی که توو اعماق صداشه پی می برم. که هم دردیش باهام اثبات شه.
درد توو صداش یادگاری منم هست ازت. مریضیو صد تا کوفت و زهرمار که چی؟! که دغدغه های ذهنی خانوم واسه شباش ب
where's My Water نسخه ی دوم بازی پرطرفدار و بسیار زیبای حمام تمساح از کمپانی محبوب Disney برای سیستم عامل اندروید می باشد که به دلیل استقبال گسترده از این بازی کمپانی دیزنی نسخه ی 2 آن را امروز به صورت رایگان روانه ی مارکت اندروید کرد! داستان بازی همگی با شخصیت دوست داشتتنی با نام کرانکی تمساح بامزه صورت می گیرد که در اعماق زمین، جایی که منابع آب باتلاقی وجود دارد زندگی می کند.
ادامه مطلب
در هرجای حاشیه ایستاده باشم یا هرجای متن، فرقی نمی کند. فصل ها عوض می شوند.این را سایه روشن عبور ابرها برشیشه های نورگیر می گوید. برگ های گل های  گلدان های پنجره ها. این همه واژه، این همه اگرها و اما ها، واژه هایی از اعماق سال ها و قرن ها، واژه هایی کهن که تو عاشقشان هستی و من سرگردانشان. بی بضاعتی من، سکوت من، بهانه های من، بیهودگی های روز، هراس های شب، به قاعدگی های آدم ها، بی قاعدگی های من، روزگار پریشان خاطری ها، این همه ها! چه فرقی می کند. فص
سلام به همه چ خبرا؟؟؟
دلم برای وبلاگ تنگ شده بود گفتم بیام یه سلامی بکنم
این هفته ها خیلی امیدوارم برای رسیدن به آرزو هام، نمیدونم حکمتش چیه اما واقعا حس میکنم آخر داستان رو نوک قله ام
از ریاضیم غافل نشیم که یه حس خوب ساخته برام(البته به کمک استاد منتظری)واقعا کولاک کرده ایشون. مثلا الان تست های مثلثات رو رو هوا میزنم
کلا فقط کافیه چهار ماه از حاشیه ها دور شم تا به دانشگاه تهران برسم.فقط مشکل حاشیه هان
ممکنه این چهار ماه تا روز کنکور اینترنتم
یکی از اولین کتاب هایی که خوندم کتابی بود با نام (بوف کور)از نویسنده ای با نام صادق هدایت
الانم یادمه تک تک کلمات و فضا سازی ها که چگونه برایم ساخته میشدند و مرا به اعماق سطر به سطر خویش میکشید واقعا تجربه نابی بود و باید خودتون تجربه کنید تا ...........
اگه بخوام در مورد کتاب بگم جزو اون کتاب هایی هست که دفه اول چیزی نمیفهمی یا شایدم بهتره اینجوری بگم دفه دوم بهتر و کامل میفمی که قضیه چیه .......
و اینکه به شخصه خودم این کتاب رو گروه های سنی پایین توصی
 
خوش بگذره و التماس دعا.
 
 
ممنون
فردا شب میرم.
میخواستم تلفنی ازت خداحافظی کنم که صداتم بعد مدتها بشنوم ولی......
بهرحال حلالم کن خیلی بهت بدهکارم و خییلی اذیتت کردم..
مراقب خودت باش.
 
 
 
 
 
مرسی
سالگرد ازدواج شما هم مبارک
حلال کن
دارم‌ میرم‌ کربلا
حتما دعات میکنم و نایب الزیارت هستم..
 
 
 
 
 
امشب خیلی گریه کردم.
 
خیلی.
گاهی فکر میکنی موفق شدی دلتوبه زنجیر بکشی و توی اعماق سیاهچاله ی عقلت دفنش کنی.
ولی اشتباه میکنی.
چون گاهی یه تلنگر ، یه نو
برای چه باید می گریستم؟
برای از دست دادن یک زندگی که هرگز نداشتم؟
برای ترک مردی که نه دوستم داشت نه دوست داشتن مرا می فهمید؟
یا برای آرزو هایی که مدت ها قبل به عشق رسیدن به او زیرپا گذاشته بودم،بی آنکه به عشقی رسیده باشم؟
درحقیقت باید می خندیدم.
بایداز اعماق قلبم خوشحالم می بودم و شادی می کردم.
ولی زخم های مکرر آنچنان مرا دچار بی وزنی کرده بود که مانند گمشده ای در بیابانی مه گرفته،بی اختیار،به خیال سرد مرگ چنگ می زدم ودر سوگ خود می گریستم.
می گ
محققان ناسا موفق شدند پس از بررسی داده های گرمای اقیانوسی و اطلاعات ماهواره ای، انرژی گم شده زمین را در اعماق اقیانوس کشف کنند.
 
دو سال قبل محققان مرکز ملی تحقیقات جوی در بولدر آمریکا، در تحقیق خود مدعی شدند که تناقضات موجود در اطلاعات ماهواره ای از گرمای زمین و اندازه گیری گرمای اقیانوس، نشانه ای از انرژی گم شده در زمین است.
اما آیا واقعا انرژی گم شده ای وجود دارد یا اشتباهی در محاسبه دانشمندان در خصوص انرژی جذب شده از خورشید و بازتابش آن ب
فک کنم عمده ی حس ناخوشایندم برای اینه که تو اعماق ذهنم فک میکنم تلاش فایده ای نداره
و در واقع گویی جا زدم! متاسفانه
چون قبلا خیلی تلاش کردم و موفق نشدم و سختی کشیدم و هیچکاری هم از دستم بر نمیاد خسته شدم!!!!!
 
شاید باید از اول هدفگذاری کنم
با توجه به نیازهای روزم
هدف های کوچیک و آروم اروم بزرگترشون میکنم تلاشمم بیشتر میشه به مرور
وقتی نتیجه بگیرم انگیزمم بیشتر میشه حتما
اینکه همیشه خودم به داد خودم میرسم با اینکه خیلی ناراحتم میکنه که انگار اص
1.
از میان پلک های نیمه بازم، دیدم که فنجان از دستم روی زمین افتاد، هزار تکه، صد هزار تکه شد؛
از میان پلک های نیمه بازت، ببین که دل، اگر از دست آدمی روی زمین بیفتد، چند تکه، چند هزار تکه خواهد شد؟
 
2.
دورمان دیواری کشیدم. دور ِ ما، و چیزی که روزگاری رازمان می پنداشتم و در اعماق سینه محفوظ و یگانه نگاه داشته بودم مبادا روزی مجبور باشم دردهای تو را با دیگری قسمت کنم. و حالا تصور کن مرا، و خودت را، رو در روی هم ایستاده بر پهنه ی ناکجایی به وسعت ابدیّ
جدیدا وقتی ناراحتم یا به چیزی اعتراض دارم ترجیح می دم حرف نزنم
امروز واقعا روز بدیه. اینقدر بد که همه چی بده. یه جوریه انگار فردا قراره آنفولانزا بگیرم
همه چی خیلی معمولیه ولی نمی دونم چرا اینقدر حالم بده
خیلی وقت بود اینقدر بی دلیل و بی خودی حالم بد نبود
الان واقعا احتیاج دارم به یه دوست که بگه بیا بریم به درک و با هم بریم به درک و فضولی نکنه توی عمیق ترین اعماق وجودم و توی دریایی که تا حالا توش شنا نکرده. (کارهایی که مریم خیلی دیگه داره جدیدا ا
آبیاری قطره اینگاهی اجمالی به تاریخ آب و آبیاری در جهان نشان می دهد که در یکصد سال گذشته روش های بسیار متعددی در زمینه آبیاری ابداع و بکار گرفته شده است. در توسعه روش های جدید آبیاری طی یک قرن گذشته دو عامل نقش اساسی داشته اند. یکی از این عوامل و شاید مهمترین آنها کمبود منابع آب شیرین برای تولید محصولات زراعی و باغی بوده است. در سال های اخیر جمعیت دنیا و به تبع آن نیاز به مواد غذایی با سرعت چشمگیری افزایش یافته است، حال آنکه توسعه منابع آب به د
ّسرآب نیلوفر کرمانشاهسراب نیلوفر کرمانشاه منطقه‌ ای تفریحی توریستی در شهرستان کرمانشاه است که با محیطی فراوان آهسته و دل انگیز هر سال در روزها عید نوروز و روزها فصل تابستان بیشترین مشاهده کننده از سراسر کشور ایران و دنیا را دارااست . سرآب نیلوفر کرمانشاه آکنده‌از گلهای نیلوفر آبی‌رنگ و بوستان ساحلی دوچندان قشنگ می ‌باشد . این سرآب گنجایش بهره‌ دهی آب مضاعف داراست و برای رویش ماهی هم مطلوب است . در سالهای اخیر جهت
به نام آفریدگار رحمان و رحیم
سلام و درودی از اعماق وجود
صاحت فرزند شدن موهبتی ست الهی کهنصیب هر کس نمی شود و اگر نصیب گردید باید مسئول بود و امانت دار .
باید آگاه بود و متخصص . باید اول خود را شناخت و بعد کودک را و وارد دنیای مادر و پدر بودن شد .
با این هدف با شما خواهم بود تا در کنار هم و با همراهی هم ، آرامش و امنیت را به فرزندان مان هدیه کنیم .
دکتر افسانه رحیمی
روانشناس کودک
عادت دارم همیشه وقتایى که بیرون میرم یه تن ماهى کوچیک یا یه مقدار غذاى سگ توى کیفم میذارم چون میدونم همیشه بالاخره یکیشونو تو راه میبینم اما چند روز پیش فراموش کردم اینکار رو بکنم و توى مسیرى که به یک مرکز خرید میرفتم چشمم افتاد به یک سگى که کنار یه خونه خالى از سکنه نشسته بود و با سگهاى دیگه اى که تا به حال دیده بودم خیلى فرق داشت. از ظاهرش مشخص بود که یک سگ خانگى بوده که یا مدتها بود که گم شده بود و یا صاحبش اونجا ولش کرده بود. نزدیکش که شدم تاز
این تکه نوشته روی کاغذ نوشته شده بود، دیروز : 
در یک بعدازظهر تابستان وقتی از کنار پنجره ی اتاقم رد می شدم، فکر می کنم تو را دیدم که از کوچه ی رو به رویی می آمدی. همینطور خیره ماندم تا رد شدی و تا آخرین لحظه با چشمانم دنبالت کردم.
در تمام این سال ها نبودی ولی گاه و بی گاه از جایی کنار من رد می شدی. گاهی خودت بودی و گاهی آدم های به تو شبیه. 
تو دست هایم را روی کاغذ می غلتانی، تو مرا به گریه می اندازی، تو مرا به اعماق جانم می بری، تو مرا به روزهای پرشکو
 
شاخه خارپوستان
شاخه خارپوستان یکی از شاخه‌های مهم جانوران بی‌مهره محسوب شده و در بردارنده 8000 گونه زنده و حدود 30000 گونه فسیل می‌باشد. این گروه از جانوران تماما دریازی بوده و در اعماق مختلف و آب و هوایی متفاوت به سر می‌برند. منشا خارپوستان به دوره کامبرین، یعنی حدودا 600 میلیون سال قبل برمی‌گردد. از این گروه از جانوران 6 رده باقی مانده باقی مانده است.
 
 
دانلود پی دی اف در ادامه مطلب
ادامه مطلب
عادت دارم همیشه وقتایى که بیرون میرم یه تن ماهى کوچیک یا یه مقدار غذاى سگ توى کیفم میذارم چون میدونم همیشه بالاخره یکیشونو تو راه میبینم اما چند روز پیش فراموش کردم اینکار رو بکنم و توى مسیرى که به یک مرکز خرید میرفتم چشمم افتاد به یک سگى که کنار یه خونه خالى از سکنه نشسته بود و با سگهاى دیگه اى که تا به حال دیده بودم خیلى فرق داشت. از ظاهرش مشخص بود که یک سگ خانگى بوده که یا مدتها بود که گم شده بود و یا صاحبش اونجا ولش کرده بود. نزدیکش که شدم تاز
پیشوایان و بزرگان دین و آیین ما، آن ها که از موجودات نامرئی باخبرند و آنهایی که از فضای جو و آسمان ها با خبرند، و آن هایی که از اعماق علوم آگاهند، حتما و یقین درباره ی وقوع حوادث و از احوالات آینده ی بسیار دور هم با خبرند.
ابعاد علمی آن ها برای ما معلوم است و حال بُعد زمانی آنها را ببینیم.
یعنی پیش بینی آنها درباره ی امروز که زمان ما است، و از آن تاریخ بیش از هزار و چهارصد سال گذشته و از اوضاع و احوال امروز، برای مردم زمان خود چه گفته اند؟ که این ه
کارپه دیم! ( اصطلاحی لاتین به
معنای دم را غنیمت بشمار ) چه بخواهید چه نخواهید مرگ نزدیک ماست این یک هشدار است
اما کارپه دیم! مرگ نزدیک گوش هایمان نفس میکشد پس باید دم را غنیمت بشماریم. در
این فیلم ما به اعماق زندگی خواهیم رفت، جوهره اش را خواهیم دید و سپس برای مکیدن
لحظات ناب زندگی دستور عملی بی نظیر خواهیم داشت تا بتوانیم از تک تک لحظات زندگی
لذت کافی را ببریم. اما زندگی آنجاست که مرگ را به وضوح در آن ببینیم. همانطور که
سیاهی در کنار وجود سفیدی
هر روز میفهمم که دیروز اشتباه فکرمیکرده ام. نمیدانم باید از این موضوع خوشهال باشم یا ناراحت، اما به خوبی دردی را که در اعماق وجودم ایجاد میکند را حس میکنم.
چرا همیشه باید دریابم که تا کنون اشتباه میکرده ام؟ وقتی به یک سال پیشم نگاه میکنم حس میکنم من نبوده ام. از آدام یک سال پیش متنفرم. و یک سال دیگر از چیزی که امروز هستم حالم بهم خواهد خورد. این سیر تکامل محسوب میشود. اما چرا انقدر دانستن وحشتناک است؟ اینکه آدم بفهمد همیشه اشتباه میکند و همیشه
از سال ۲۰۰۰ میلادی هر ساله با اضطراب منتظریم تا بدانیم پنتون چه رنگی را به عنوان رنگ سال انتخاب خواهد کرد.
معمولا چند ماه قبل از فرا رسیدن سال نو میلادی مارک ها و برندهای لباس رنگ هایی را که در سال جدید مد خواهند شد را پیش بینی می کنند، پنتون هرساله سعی دارد بر اساس قواعد طبیعت و جهان رنگ زیبایی را شاخص جامعه قرار دهد.
 
رنگ سال ۱۳۹۹موسسه پنتون در سال ۲۰۲۰ با انتخاب رنگ آبی کلاسیک یا CLASSIC BLUE سعی بر ایجاد آرامش، افزایش اطمینان و ارتباط دارد. این
هر چه تلاش کردم نشد که خداحافظی کنم و بگم دیگه نمیام. نه به بچه‌ها گفتم، نه پرسنل. فقط مدیر و سرپرستار خبر دارن. نهمین و آخرین شیفتم تو مرکز توانبخشی بود. با بچه‌ها مشکل اساسی نداشتم، ولی با کادرش تقریبا چرا.
دیشب تو مرکز افطار_پارتی بود! اول افطار، بعد هم ارکستر و رقص و فلان!
یکی از بچه‌ها دستش خورد کاسه‌ی سوپ چپه شد رو گوشی من که به عنوان چراغ گذاشته بودم رو میز (چون تو حیاط بودیم). حالا انگار سرما خورده، صداش درنمیاد. گمیشان هم که رسیدیم، هم
یکی از فیلم هایی که نفس را در سینه هر بیننده ای حبس می کند فیلم the descent است. این فیلم سینمایی که تا کنون دو قسمت از آن ساخته شده به طرز عجیبی با روح و روان بیننده بازی می کند. داستان در مورد چند زن ماجراجو است که تصمیم میگیرند آخر هفته را در غاری بگذرانند که تا کنون کسی کشفش نکرده.
این غار به اعماق زمین راه دارد و چندین ورودی و معابر زیادی دارد. پس از کمی گشت و گذار متوجه می شوند که آنها در غار تنها نیستند و موجوداتی انسان نما نیز در زیر زمین زندگی م
من از پایان شروع کردم من از مغرب طلوع کردم
من از پایان شروع کردم من از مغرب طلوع کردم
بدون توشه و همراه بدون یاورو همسر
بدون اسب و ارابه بدون مرشد و راهبر
من از پایان شروع کردم من از مغرب طلوع کردم
من از اعماق گمنامی من از گودال ناکامی
من از بن بست هر تصمیم پر از زخمای بی ترمیم
به دشواری شروع کردم به دشواری طلوع کردم
هزار مانع هزار دیوار هزار چاه کن به اسم یار
هزار شب ترس تیر خوردن بدست نارفیق مردن
من از وحشت شروع کردم پر از تردید طلوع کردم
قدمها
 
سنگ ها
ازجمله موادی هستند که در همه جای کره زمین وجود دارند. روی زمین، در رودخانه ها، کوه ها و کف دریاها و داخل زمین هم سنگ وجود دارد، در زیر خاکی که بر روی آن قدم می گذاریم و در اعماق اقیانوس ها یک سنگ سخت وجود دارد. سنگ ها انواع متفاوتی دارند. بعضی زبر و بعضی دیگر صاف هستند. بعضی درشت و برخی کوچک. بعضی از سنگ ها به علت استحکام فراوان، سال ها به شکل بناهای تاریخی باقی می مانند.
 
آتشفشان
 
 
سنگ های آذرین
 
 گروهی از سنگ ها بر اثر سرد شدن مواد ب
این روزا آگامبن می‌خونم و با خودم میگم کاش دهنِ منو گِل می‌گرفتن، ازبس که پوچم. کاش یه خروار از من‌ها و مثلِ من‌ها می‌ساختن و آتیشمون می‌زدن و به‌جاش یه آگامبنِ نصفه‌نیمه به دنیا می‌دادن. آره. احمقانه‌ست. دقیقا شبیه این آدم‌های «سانتیمانتال» شده‌م. هیچکس حاضر نیست اینطور سخاوتمندانه حتی از زیست کوچک خودش دست بکشه. فقط میشه گفت آه که چقدر عمر کوتاهه. آه که چقدر دستِ ما بسته‌ست. آه که چه لذت‌هایی در خلق و کشف هست که ما برای همیشه ازشون م

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها